جون 10, 2009

روزای اول که آمدم بانک یادته هر روز میومدم برات از دشمنیهای همکارام با هام میگفتم از اینکه وقتی دیدن رئیس منو گذاشته قسمتی کار کنم که کارم سبکتر از بقیه هست حسودیشون میشد و همش بهم متلک میگفتن .
چقدر غصه میخوردم و نمیدونستم چکار کنم چندین بار خواستم بیخیال کار شم
از خونه میومدم کارم شده بود گریه کردن :))
یادم تو همش دعوام میکردی میگفتی مثل ماست وایسادی نگاه کردی و جوابشونو ندادی؟ منم میگفتم نتونستم جوابشونو بدم D:
ولی ته دلم میدونستم یه روزی جواب همه ی حرفاشونو خدا میده خودمم با دعواهای تو شیر میشدم و تو روشون وایمیستادم D:
حالا از آنروز 2 سال میگذره کسی دیگه جرات نداره حرفی بهم بزنه میدونی چرا؟ چون خدا پشتمه
کی فکر میکرد افزایش حقوق امسال رتبه من نفر سوم بشه بعد از معاون و رئیس صندوق من نمره ی هشت بگیرم
حتی سلیمانی هم چشاش صد تا شده بود خودش بهم گفت باور میکردی جلالی این نمره رو بهت بده؟
الان خداروشکرجلالی خیلی ازم راضیه و این بزرگترین پاداش واسه یه کارمند که رئیسش قبولش داشته باشه.
وقتی به گذشته ی تلخم نگاه میکنم و امروزمو میبینم اشک شوق میریزم و پی میبرم که خدا قدرت لایزال.

علی سه شب از دوریت دارم اشک میریزم دیگه نمیتونم دوریت و تحمل کنم زود برگرد پیشم)):

بازهم تنهايي

مِی 27, 2009

دارم خونه رو براي ورودت آماده ميكنم…..
شهر دلمو برات چراغوني كردم …..
جلوي پات فرش قرمز انداختم…..
تمام خونه رو پر بادكنكاي قرمز و زرد و آبي كردم…
ميخوام يه جشن دونفر فراموش نشدني بگيرم كه تمام خستگيهاي اين چند وقت از تنت در بياد.
لحظه به لحظه دلم تاپ و توپش بيشتر ميشه انگار واسه بار اول ميخوام ببينمت .
لحظه ديدار نزديك است
باز من ديوانه ام مستم
باز ميلرزد دلم دستم
باز گويي در جهان ديگري هستم
….كاشكي زود تموم شه اين فاصله ها….

تنهايي سخته برگرد!

مِی 25, 2009

جونم برات بگه الان 2 روزه صبح خواب ميمونم گفتي من ميرم شبا زود بخواب اصلا بهم نمياد چون ديگه دلم نميخواد پاشم واسه همين خواب ميمونم D:
امروزم ساعت 6:30 زنگ زدي از خواب بيدارم كردي فداي ان صدات شم كه دلم يه ذره شده براش دوست دارم هميشه صدات تو گوشم باشه
دوست دارمم دلم تنگ شده علي زود برگرد

چهارشنبه 30/02/1388

مِی 20, 2009

به ياد آرزوهايم سكوتي ميكنم بالاتر از فرياد

از جمعه كه رفتي 3 بار خوابتو ديدم .بار اول زنگ زدي بهم داشتي تعريف ميكردي كه انجا باهاتون چكار ميكنن شنيدن صدات منو خيلي آروم كرد.
بار دوم خواب ديدم آمدي پيشم نشستي دستتو انداختي دور كمرم آن دستمم گذاشتي تو دستت . با اين خوابام بيشتر دلم تنگ ميشد و بيشتر دوست داشتم پيشم بودي از نزيك بغلم ميكردي.
يكشنبه زنگ زدي شايد 4 دقيقه هم نشد ولي همين كلي دلتنگيمو كم كرد و شبا راحتر خوابيدم.
بار سوم خواب خوبي نديدم بدجنس شده بودي
خواب ديدم يه جا قرار گذاشته بوديم كه باهم بريم دربند من تو راه بودم بهت زنگ زدم كه زود بيا تو گفتي من . منم ناراحت و افسرده كه تو ديگه دوسم نداري نميدونستم بايد كجا برم خيلي دنيا برام وحشتناك شده بود . احساس ميكردم تنها شدم آدما دارن بهم حمله ميكنن يه وقت تو بيداري منو تنها نذاري بري كه تنهاهيش صدبرابر ترسناكتر از خوابي كه ديدم.

خدا ميخوام ببينمش بهم نگو نميشه

خداحافظ

مِی 9, 2009

سلام ای غروب غریبانه دل
سلام ای طلوع سحرگاه رفتن
سلام ای غم لحظه های جدایی
خداحافظ ای شعر شبهای روشن

خداحافظ ای شعر شبهای روشن
خداحافظ ای قصه عاشقانه
خداحافظ ای آبی روشن عشق
خداحافظ ای عطر شعر شبانه

خداحافظ ای همنشین همیشه
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
تو تنها نمی مانی ای مانده بی من
تو را می سپارم به دلهای خسته

تو را می سپارم به مینای مهتاب
تو را می سپارم به دامان دریا
اگر شب نشینم اگر شب شکسته
تو را می سپارم به رویای فردا

به شب می سپارم تو را تا نسوزد
به دل می سپارم تو را تا نمیرد
اگر چشمه واژه از غم نخشکد
اگر روزگار این صدا را نگیرد

خداحافظ ای برگ و بار دل من
خداحافظ ای سایه سار همیشه
اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم
خداحافظ ای نوبهار همیشه… .

raftaneet1

مدیر سیستم WebMin system

مِی 8, 2009
مقدمه ای بر webmin:

webmin یک رابط گرافیکی وب بیس برای مدیریت سیستم های یونیکس unix است.webmin1 به وسیله ی این نرم افزار و یک مرورگر وب میتوانیم عملیات دشواری مانند مدیریت user ها، نصب وب سرور Apache، راه اندازی DNS server، راه اندازی File Sharing و … را به راحتی تحت یک محیط گرافیکی انجام دهیم.

webmin نیاز به کانفیگ دستی سیستم های unix را از بین میبرد و شما اجازه میدهد به راحتی سیستم را به صورت local یا remote کنترل کنید. این برنامه روند مدیریت سیستم های Linux و Unix را ساده میکند. به طور معمول باید فایل های پیکربندی  (Configuration Files) را به طور دستی ویرایش کنید و برای انجام عملیاتی مانند ایجاد اکانت های کاربری (User Accounts)، برپا کردن وب سرورها و  یا Mail Forwarding نیاز به استفاده از کامندها دارید. اکنون webmin به شما اجازه میدهد این عملیات را با استفاده از یک اینترفیس ساده و کاربردی تحت وب انجام دهید و نرم افزار به صورت خودکار فایل های پیکربندی را آپدیت کرده و شما را از انجام این کارهای کسل کننده و دشوار آسوده میکند. این نرم افزار مدیریت سیستم را بسیار آسان خواهد کرد.

webmin3

ادامهٔ مطلب »

دلتنگی

مِی 6, 2009

دیگه میخوای بری، هیچ جوری نمیتونم باهاش کنار بیام فکرشم نمیکردم اینهمه مدت ازم دور شی. شاید یه امتحانه ببینیم میتونیم در نبود هم باز عاشق هم باشیم و دلامون فقط واسه هم بتپه.
امیدوارم بتونم در نبودت با خاطراتت زندگی کنم و غصه نداشتنتو نخورم
حاضرم شبا تا صبح بیدار میموندم ولی هیچ وقت ازم دور نمیشدی دوست داشتم بودی و نمیذاشتی بخوابم و وقتی خواب میرفتم چت نمیکردیم باهام قهر میشدی .
آخه این چه مصیبتی بود که امد سراغمون
سعی میکنم یعنی قول میدم تو این مدت غصه نخورم که چرا پیشم نیستی همش میگم این دوری یعنی فاصلمون داره کم میشه پس خوشحال باش ،دلم تنگ شد میرم با عکسات حرف میزنم ولی وقتی بهت احتیاج دارم که کنارم باشی و دلداریم بدی کی میخواد جای تورو پر کنه برام؟:((

زنجبیل (زنجفیل)

آوریل 5, 2009

امروز صبح زحمت کشیدیم دلدرد شدیم D: و از آن جهت که دلدرد از درد دل نیز سوزناک تر است با مادر محترمه مشورت نموده تصمیم بر آن شد که چای زنجفیل کوفت کنیم P: چشمتان روز بد نبیند معده درد خوب شد اما دهانمان سوخت بدان سان که یک شیشه فلفل میل نموده باشیم. برآن شدیم تا کمی از خواص زنجفیل دادسخن گفته، شما نیز تحریک شوید و میل نمایید تا دهان مبارکتان همچون دهان بنده بسوزد ها ها ها D:

زنجفیل (زنجبیل):zanjebil

نحوه استفاده : در غذاها به عنوان چاشنی، و همچنین مصرفهای داروئی زیادی دارد :
خواص : زنجبيل Ginger
نام علمی Zingibar officinale
خواص داروئي:
اين گياه همراه با گياهان ديگر بعنوان تقويت كننده معده و بدن بادشكن و ضد نفخ بكار يم رود . همچنين پزشكان چيني جديدا كشف كرده اند كه شربت زنجبيل بهترين داروبراي معالجه زخم معده مي باشد.
زنجبيل تازه و شربت زنجبيل با چاي زنجبيل در بدن گرما توليد كرده و بدين وسيله مواد سمي و زائد بدن را بصورت عرق از بدن خارج مي سازد . اين گياه براي خانم هائيكه عادت ماهيانه آنها عقب مي افتند تجويز شده است .
زنجبيل بهترين داروي سرماخوردگي و گلو درد ميباشد . هنگامي كه حس كرديد دچار سرماخوردگي شده ايد چند بار چاي زنجبيل بنوشيد و اگر گلو درد داريد علاوه بر آنكه چاي آنرا ميل مي نمائيد با آن نيز قرقره كنيد .
زنجبيل را حتي براي كمپرس نيز مي توان استفاده كرد كه سموم بدن را خارج مي سازد . براي اين منظورابتدا چاي زنجبيل استفاده كنيد دستمالي را با آن آغشته و آب اضافي آنرا فشار داده در محل زخم يا درد بگذاريد .
شربت زنجبيل براي زخم معده بسيار مفيد است .مبتلايان به زخم معده بايد هر روز قبل از غذا يك قاشق چايخوري از اين شربت را همراه با كمي آب بنوشيد زخم معده آنهاپس از مدتي التيام خواهد يافت.

منبع: پارسی طب (مرجع طب سنتی)

programmer and engineer

آوریل 4, 2009

این ایمیلی که برام فرستاده بودی خیلی جالب بود تصمیم گرفتم بذارمش تو وبلاگ:)

يک برنامه‌نويس و يک مهندس در يک مسافرت طولانى هوائى کنار يکديگر در هواپيما نشسته بودند. برنامه‌نويس رو به مهندس کرد و گفت: مايلى با همديگر بازى کنيم؟ مهندس که مي‌خواست استراحت کند محترمانه عذر خواست و رويش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روى خودش کشيد. برنامه‌نويس دوباره گفت: بازى سرگرم‌کننده‌اى است. من از شما يک سوال مي‌پرسم و اگر شما جوابش را نمي‌دانستيد ۵ دلار به من بدهيد. بعد شما از من يک سوال مي‌کنيد و اگر من جوابش را نمي‌دانستم من ۵ دلار به شما مي‌دهم. مهندس مجدداً معذرت خواست و چشمهايش را روى هم گذاشت تا خوابش ببرد. اين بار، برنامه‌نويس پيشنهاد ديگرى داد. گفت: خوب، اگر شما سوال مرا جواب نداديد ۵ دلار بدهيد ولى اگر من نتوانستم سوال شما را جواب دهم ٥٠ دلار به شما مي‌دهم. اين پيشنهاد چرت مهندس را پاره کرد و رضايت داد که با برنامه‌نويس بازى کند.
برنامه‌نويس نخستين سوال را مطرح کرد: «فاصله زمين تا ماه چقدر است؟» مهندس بدون اينکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جيبش کرد و ۵ دلار به برنامه‌نويس داد. حالا نوبت خودش بود. مهندس گفت: «آن چيست که وقتى از تپه بالا مي‌رود ۳ پا دارد و وقتى پائين مي‌آيد ۴ پا؟» برنامه‌نويس نگاه تعجب آميزى کرد و سپس به سراغ کامپيوتر قابل حملش رفت و تمام اطلاعات موجود در آن را مورد جستجو قرار داد. آنگاه از طريق مودم بيسيم کامپيوترش به اينترنت وصل شد و اطلاعات موجود در کتابخانه کنگره آمريکا را هم جستجو کرد. باز هم چيز بدرد بخورى پيدا نکرد. سپس براى تمام همکارانش پست الکترونيک فرستاد و سوال را با آنها در ميان گذاشت و با يکى دو نفر هم گپ (chat) زد ولى آنها هم نتوانستند کمکى کنند.
بالاخره بعد از ۳ ساعت، مهندس را از خواب بيدار کرد و ٥٠ دلار به او داد. مهندس مودبانه ٥٠ دلار را گرفت و رويش را برگرداند تا دوباره بخوابد. برنامه‌نويس بعد از کمى مکث، او را تکان داد و گفت: «خوب، جواب سوالت چه بود؟» مهندس دوباره بدون اينکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جيبش کرد و ۵ دلار به برنامه‌نويس داد و رويش را برگرداند و خوابيد… . D:

پاسداری شده:

مارس 24, 2009

این محتوا با رمز محافظت شده است. برای مشاهده رمز را در پایین وارد کنید: